خير؛ مي دانيم كه ژنها غيرقابل تغييرند (مثل ژن رنگ پوست، چشم)  ما نمي توانيم ژنها را تغيير دهيم، چون ژنها داخل سلول های بدن قرار دارند که از اجداد و نياكانمان به ما منتقل شده است: پس چاقی و لاغری تغييرپذير است و هيچ كدام بیماری ژنتیکی محسوب نمی شوند.

اگر ژن چاقی و لاغری وجود ندارد، چرا گاهی همه اعضای برخی خانواده ها چاق يا برعكس، همه لاغرند؟

 رفتارهای انسان ها مطابق قواعد ژنتيك است. هر فردی ژنهای  رفتاری خاص خود را از نياكانش دريافت می کند و به ارث مي برد. يكی از اين ژنهای رفتارى، ژن رفتاری خوردن است كه در خانواده‌ای با ژن رفتاری پرخورى باعث چاقی افراد خانواده می شود و در خانواده‌ای ديگر با رفتار معتدل در تغذيه ، باعث خوش اندامى و نهايتاً در خانواده هايی با رفتار عدم تمايل به خوردن يا نفرت از غذا، سبب لاغری افراد می شود.

دو خانواده را در نظر بگيريد كه در يكى همگی لاغر و در ديگری همگی چاق هستند.

فرض كنيد يك جعبه شيرينی در يخچال خانه ی هر دو خانواده وجود دارد. چه بسا در خانواده ی لاغرها تعداد زيادی از قطعات شيرينی پس از چند روز خراب شده و روانه ی سطل آشغال می شود زيرا پدر يا مادر خانواده مي گويند شيرينی را برای بچه ها خريده‌اند. بچه ها نيز هريك بهانه‌ای مي آورند: يكی مي گويد: ميل ندارم. دومی مي گويد: الآن سير هستم. سومی مي گويد: حوصله ندارم. چهارمی مي گويد: باشد برای فردا و پنجمى … خلاصه هر يك، طوری از خوردن طفره مي رود.

ولی در خانواده چاق ها وقتی پدر از سر كار برمي گردد، مي بيند جعبه ی شيرينی نيست و نابود شده است!

بچه ها شيرينی را خورده‌اند و جعبه ی خالی را در سطل آشغال انداخته‌اند. اين خانواده رفتار بخوربخور را به ارث برده‌اند و هركدام كه در يخچال را باز كرده‌اند، يك قطعه از شيرينی را خورده‌اند. اين ها چاقی را به ارث نبرده‌اند، بلكه رفتار «اگر ديدی بخور»، يعنی اضافه خوردن را به ارث برده‌اند كه سبب چاقی می شود. بنابراين، فرق زيادی بين رفتار و ژن وجود دارد.

اگر ژن چاقی وجود داشت، هيچ اميدی به كاهش يا اضافه وزن نداشتيم ولی چون رفتار افراد قابل كنترل است، براحتی مي توان لاغرها را چاق و چاق ها را لاغر كرد، چنانكه ما اين كار را كرده‌ايم.

آيا مي توان ژنهای رفتاری را تغيير داد؟

 ژنهای رفتاری به هيچ وجه تغييرپذير نيستند ولی امكان كنترل يا  اصلاح آنها با اراده ی خود فرد وجود دارد.

مثال: برای كنترل رفتار افرادی كه جمله ی «هرچه مي بينی بخور»، را در ذهن خود دارند، بايد گفت:

لطفاً هر وقت مي خواهيد آب بخوريد يا سر يخچال برويد، دست به غذای ديگری نزنيد چون چاق ها عادت دارند هر وقت غذايی مي بينند، آن را بخورند. اين افراد وقتی برای آب خوردن سريخچال مي روند و شيرينی خوشمزه‌ای مي بينند، دلشان مي خواهد قبل يا بعد از خوردن آب، آن را هم بخورند. ما مي گوييم: فقط آب بخوريد و بعد برويد سراغ كاری كه قبلا انجام مي داديد. تا بدين طريق عادت يا ژن رفتاری تحت كنترل قرار گيرد، زيرا چنان كه گفته شد نمي توان به هيچ وجه ژن را از بين برد.