آیا تا به حال مجبور شده اید به خاطر گریه و قشرق های بیش از حد کودکتان، مخفیانه مهدکودک را ترک کنید؟ یا با کلی ترفند و وعده و وعید کودکتان را وادار کنید تا راجع به مهدکودک حرف نزند و گریه نکند؟ رفتن به مهدکودک برای بعضی از کودکان به خصوص کودکان کم سن و سال تر ناراحت کننده و تلخ است.
آن ها مجبورند به دلیل شاغل بودن مادر مدت زمان زیادی را در محیطی خارج از محیط گرم و امن خانه بگذرانند و این موضوع خودش می تواند برای کودکان سخت باشد. گاهی راهکارهای والدین برای برخورد با این ترس ها، ناآرامی ها و قشقرق های کودک در ظاهر مسئله را حل می کند، اما درواقع این رفتارها می تواند منجر به آسیب های روانی زیادی در کودک شود.
ترس جداشدن کودکان از والدین معمولا در حدود 18 ماهگی شدت می گیرد. این ترس بیشتر وقت ها واکنشی طبیعی است. بچه ها در این سن میل به استقلال دارند، اما این روند گاهی چنان برایشان ترسناک به نظر می رسد که کودک به والدینش پناه می برد تا کمی از اضطرابش کم شود.
برخی از کودکان به دلیل عوامل ژنتیکی یا محیطی اضطراب بیشتری را در موقعیت های ناآشنا مثل مهدکودک تجربه می کنند و این اضطراب خود را با رفتارهایی مثل گریه، دل درد، پرخاشگری و چسبیدن به مادر موقع ورود به مهد کودک نشان می دهد. با این حال تغییر بعضی از رفتارها می تواند در کاهش این اضطراب بسیار کمک کننده باشد. در این جا به چند مورد اشاره می کنیم:
1- بیشتر در مورد مهدکودک با او صحبت کنید
بسیاری از کودکان امروزی قبلا تجربه های گروهی از جمله بازی با بچه ها در پارک، مهمانی و یا کوچه را داشته اند، ولی برای بچه ها مهد کودک محیط جدید است، چون در آن جا مادر حضور ندارد. بنابراین ممکن است کودک دچار اضطراب یا ترس شود. به عنوان والدین، بهتر است شروعی مثبت و بدون استرس برای او فراهم کنید. اگر سن کودکتان در حدی است که حرف های شما را متوجه شود، با نزدیک شدن روز اول مهد کودک بهتر است سعی کنید موضوع آن را در صحبت های روزانه خود با فرزندتان مطرح کنید. گفت و گوی کوتاهی با او داشته باشید و برایش بگویید که در مهد کودک چه قدر خوش می گذرد.
بعضی از فعالیت های مهد کودک که می تواند در آن ها شرکت کند را برایش توضیح دهید. در مورد مربی مهد با او حرف بزنید. این به کودک شما کمک می کند تا از لحاظ روانی آماده مهدکودک شود و منتظر شروع آن بماند.
2- دورماندن از همدیگر را تمرین کنید
اگر فرزندتان زمان زیادی از شما یا خانه تان دور نمانده است، قبل از آن که او را به مهدکودک بفرستید، سعی کنید مدتی از او دور بمانید. مثلا او را برای زمان کوتاهی نزدیکی از پدربزرگ و مادربزرگ ها یا اقوام دیگر بگذارید تا پس از چند بار تکرار این کار، او به ندیدن شما برای مدتی عادت کند.
3- رفتار صحیح و مناسب را تمرین کنید
مطمئن شوید که فرزندتان می تواند رفتارهایی که در مهد کودک از او انتظار می رود را به درستی انجام دهد، برای مثال خودش بتواند غذا بخورد، کت یا کفشش را در بیاورد و بپوشد و وسایل را در جای خاصی بگذارد و در مواقع نیاز آن ها را بردارد. هرچه کارهایی که فرزندتان می تواند انجام دهد بیشتر باشد، خودش در محیط جدید مهد کودک احساس راحتی بیشتری می کند. همچنین می توانید به او یاد دهید که وقتی از او سوال می کنند، چه طور جواب دهد و حرف هایش را بزند و با دیگران ارتباط برقرار کند.
4- احساسات فرزندتان به مهدکودک را بررسی کنید
از فرزندتان بپرسید که او فکر می کند مهد کودک چه شکلی است. مثلا ببینید که ایده ها و ترس ها و نگرانی های فرزند شما در مورد مهدکودک کداماند و در مورد جزئیات همه آن ها با او حرف بزنید و ببینید چه چیزهایی او را هیجان زده و خوشحال می کنند. همچنین می توانید خاطرات و تجربه های خودتان را هم برای او تعریف کنید. البته یادتان باشد بیشتر روی زمان ها و خاطرات بهتر و هیجان انگیزتر تمرکز کنید.
5- فرار نکنید
وقتی مادر کودکش را بدون اینکه متوجه شود، نزد مربی می گذارد و از ترس چسبیدنش به خود فرار می کند، کودک را نسبت به خودش بی اعتماد می کند. او نمی داند که آیا مادر بر می گردد یا نه؟ او می تواند تمام زمان بودنش در مهدکودک را با این اضطراب سپری کند که نکند مادر به دنبالش نیاید؟ پس بهتر است قبل از شروع گریه کودک به او بگویید که او را در مهدکودک می گذارید اما در زمان مشخصی بر می گردید. زمان بازگشت را طوری مشخص کنید که کودک متوجه شود. چرا که کودکان درک درستی از زمان ندارند. برای مثال بهتر است بگویید بعد از خوردن ناهار، یا تمام شدن کارتون بر می گردید.
6- به او فرصت دهید
بهتر است در صورت امکان، روزهای اول در مهد حضور داشته باشید تا اعتماد کودک به مربی و سایر کودکان جلب شود. به این ترتیب، کودک می تواند در عین حال که از حمایت مادر اطمینان پیدا کند، روابط دل بستگی جدید با مربیان مهد و سایر کودکان برقرار کند و به تدریج برای روزهایی آماده شود که مادر در مهدکودک حضور ندارد.
7- دلسوزی نکنید
برخی از والدین زمانی که گریه و التماس کودک خود را می بینند و یا زمانی که با حالات ناخوشایند او مواجه می شوند، از روی محبت و دلسوزی کودک را به منزل باز می گردانند، در حالی که این رفتار نه تنها به بهتر شدن شرایط کودک کمک نخواهد کرد، بلکه کودک را وابسته تر می کند. این تفکر را که مهدکودک جنبه رسمی ندارد و هروقت بخواهیم می توانیم به کودک تعطیلی بدهیم و یا با کوچک ترین ناراحتی می توانیم به نرفتن او به مهد رضایت بدهیم را از خود دور کنید.
8- روی حرفتان بایستید
حتما در زمان تعیین شده برای برگرداندن کودک خود به مهدکودک بروید و اجازه ندهید که کودک شما بیش از اندازه در انتظار شما بماند.
9-برایش هدیه بخرید
گاهی هدیه ای برای کودکتان درنظر بگیرید و به او یادآوری کنید وقتی که قرار است او را به منزل ببرید، هدیه را به او خواهید داد. به این ترتیب، کودک مطمئن می شود که شما بازخواهید گشت. این هدیه می تواند یک بستنی، کتاب، کارتون و یا حتی رفتن به پارک باشد.
10- احساسات خودتان را هم مدیریت کنید
احساسات خود را بشناسید و اگر به هر دلیلی نگرانی هایی دارید، سعی کنید این نگرانی ها به کودکتان انتقال نیابد. اضطراب جدایی کودک می تواند اضطراب خود مادر باشد. مادری که خودش مضطرب است و حمایت و مراقبت افراطی نسبت به کودک دارد، خودش احساس امنیت کودک را کم می کند.
11- خداحافظی را طولانی نکنید
طولانی کردن فرآیند خداحافظی می تواند به کودکتان این موضوع را انتقال دهد که قرار است زمان خیلی طولانی را در مهد بماند و یا این که قرار نیست به این زودی ها همدیگر را ببینید. بهتر است با روی خوش و لبخند یک خداحافظی کوتاه داشته باشید.
12- سوالات تکراری نپرسید
وقتی کودک را از مهدکودک به خانه می برید، بیش از حد در مورد آنچه در مهد گذشته است، سوال نپرسید. پرسیدن سوالات تکراری در مورد مهدکودک نشان دهنده نگرانی شما از آن چه در مهدکودک می گذرد است. کودک این نگرانی را از شما دریافت می کند و احساس می کند باید نگران باشد؛ چون مادرش نگران است.
13- به روان شناس مراجعه کنید
اگر با استفاده از راهکارهای ارائه شده نتوانستید اضطراب کودکتان را کم کنید، حتما به یک روان شناس متخصص مراجعه کنید تا کودک شما آسیب کمتری را از بودنش در مهدکودک ببیند.
اضطراب اجتماعی و عوارض آن
اضطراب اجتماعی، ترس و نگرانی در موقعیتهایی است که کودک هنگام تعامل با دیگران یا وقتی در مرکز توجه است، گرفتار آن میشود.
کودکانی که شدت اضطراب اجتماعی در آنها بالاست، معمولا با صفاتی چون خجالتی تعریف میشوند و مشکل اصلی آنها ترس از این است که دیگران آنها را بد بدانند.
آنها میترسند وظیفه ای را به خوبی انجام ندهند و کاری کنند که خجالت آور باشد.
کودکان زمانی که مضطرب میشوند، ممکن است به مشکلات فیزیکی مانند حالت تهوع، معده درد، سرخ شدن صورت از خجالت و لرزش مبتلا شوند.
کودکانی که فوبیای اجتماعی دارند، از موقعیتهایی که احتمال برخورد و تعامل با دیگران، همچون دیدن افراد جدید، صحبت تلفنی، پیوستن به گروههای مختلف یا رفتن به باشگاهها یا پاسخ دادن به سوالات در کلاس درس دارد، دوری میکنند.
از آنجایی که کودکان به طور معمول در مدارس و یا مهدکودک، آرام و فرمانبر هستند، خجالتی بودن آنها پنهان و دور از چشم باقی میماند و ممکن است دیگران متوجه ترس شان نشوند.
البته خجالتی بودن ذاتا مشکل نیست (فرض کنید تمام مردم دنیا برونگرا بودند، مسلما دنیا نمیتوانست بسیار دلچسب و لذت بخش باشد).
خجالتی بودن زمانی مشکل ساز میشود که جلوی لذت بردن کودک از زندگی و محیط اطراف او را بگیرد.
بسیاری از کودکان خجالتی هستند. اما با وجود این ویژگی، میتوانند دوستان بلند مدت داشته باشند و به وسیله آنها در حرفه خود موفق شوند و یا به خواستهای دیگرشان برسند.
اما اگر خجالتی بودن و اضطراب اجتماعی به کودک، اجازه شرکت در فعالیتهای روزمره (مانند بحثهای کلاس درس) و برنامههای لذت بخش (مثل مهمانیها) را ندهد و یا نتواند دوستان صمیمیو طولانی مدت داشته باشد، بنابراین مشکلی مخرب است و باید به او کمک شود.
نردبانی برای درمان کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی
روشهای بسیار متفاوتی برای درمان کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی وجود دارد. در اینجا به روش درمانی نردبان اشاره شده است. در این روش قدم به قدم به کودک مضطرب کمک میشود.
روش نردبانی بر اساس به تدریج در معرض چیزی قرار گرفتن است. بدین ترتیب که با گامهای بسیار کوچک و آهسته، کودک در برابر شرایط اضطراب آور قرار داده میشود.
هر پله از نردبان باید با سطح ترس و وحشت کودک منطبق باشد.
پلههای این نردبان ممکن است از نظر کودکان مختلف، بسیار آسان/آهسته یا سریع/سخت باشد.
در حقیقت آن به شدت اضطرابی که کودک حس میکند، وابسته است. هنگام استفاده از این روش، به موارد زیر توجه کنید:
با موقعیت و یا موردی که کودک تان در آن شرایط، حداقل اضطراب را حس میکند، شروع کنید.
گاهی اوقات مجبور میشوید، کودک تان را چندین بار در شرایطی خاص قرار دهید، تا پس از مدتی در آن وضعیت احساس راحتی و آرامش کند.
سپس او را وارد موقعیتی کنید که اضطراب بیشتری نسبت به موقعیت پیشین دارد. این روند را آنقدر ادامه دهید تا کودک در آن موقعیت خاص نیز احساس اضطراب نداشته باشد.
موقعیتهای چالش آور را به تدریج اضافه کنید تا بیشتر موقعیتهای مضطرب کننده را شامل شود و کودک به تدریج بیاموزد که چگونه از پس اضطراب اجتماعی برآید.
هنگام استفاده از روش نردبان، تشویق کودک و ستودن عملکرد کودک پس از هر موفقیت بسیار مهم است. همچنین میتوانید برای انگیزه دادن به کودک، به او پاداش و جایزه بدهید.
نکته: روش نردبان برای تمام کودکان از سنین مختلف موثر است و بزرگسالان هم میتوانند از این روش بهره برند.
مقابله با شرایط دشوار
میتوان به کودکان ترفندهایی برای برخورد با شرایط دشوار آموخت:
کودکان 3 تا 6 ساله: به این کودکان بیاموزید که وقتی در موقعیت سخت و اضطراب آور قرار میگیرند، با خود جملات انگیزه بخش بگویند.
مثلا، "من میتوانم شجاع باشم."، "این سگ رفتار دوستانه ای دارد." یا "مامان زود برمیگردد."
کودکان بزرگتر (7 سال به بالا): اگر به کودکان 7 سال به بالا یاد بدهید که واقعی فکر کنند، از روش نردبان استفاده بهتری میبرند.
به طور مثال، از کودک تان بخواهید از خودش سوالهایی مانند، "آخرین بار چه اتفاقی افتاد؟" و "چقدر احتمال دارد که موضوعی رخ دهد؟" بپرسد.
الگوی مناسب
کودکان معمولا هنگام مشاهده دیگران و شنیدن صحبتهای آنها
( الگوها)، روشهای برخورد با موقعیتهای دشوار را میآموزند. بنابراین هنگام قرار گرفتن در این موقعیتها باید به طور عملی، به کودکتان بیاموزید که چگونه فکر و عمل کند.
همچنین از گفتن حرفهایی مانند این، "یک عقرب! هیچ وقت نزدیک عقربها نشو! ممکن است صدمه ببینی." پرهیز کنید.
فواید روش نردبانی درمان اضطراب اجتماعی
کودکان به جای فرار، با موقعیتهای اضطراب آور روبه رو میشوند.
وقتی کودکان با ترسهای خود مواجه شوند، احتمال اینکه حس کنند، آنها چندان هم ترسناک نیستند، بسیار زیاد است.
آنها با مهارتها و تکنیکهایی که برای مقابله با شرایط دشوار نیاز دارند، آشنا میشوند.
کودکان هنگام استفاده از این روش، طعم موفقیتهای هرچند کوچک را چشیده و به پیشرفتهای بیشتری دست مییابند.
نمونه ای از روش نردبانی مناسب کودکان 3 تا 6 ساله
1- به دوستی که چند بار او را دیده است، "سلام" کند.
2- به کودکی در پارک که هرگز ندیده، "سلام" کند.
3- به فروشنده سوپر مارکت، "سلام" کند.
4- به بزرگسالی که قبلا دیده است، "سلام" کند.
5- به کودکی غریبه در مهد کودک،"سلام " کند.
6- به کودکی در پارک که او را نمیشناسد، پیشنهاد بازی بدهد: "میایی بازی کنیم؟"
7- با کودکی که در پارک نمیشناسد، صحبت کند و با او در مورد تعطیلات آخر هفتهاش بگوید.
8- به گروهی از بچههای کلاس (مثلا کلاس نقاشی یا مهد کودک)، "سلام" کند.
9- وقتی وارد چنین گروهی میشود، با یکی از بچههای گروه شروع به گفتگو کند.
راهنماییهای مفید دیگر
قبل از اینکه از کودک بخواهید در یک موقعیت واقعی کلامیرا بر زبان براند، در خانه از او بخواهید که چند بار تمرین کند.
کودک را در مقابل مردم یا موقعیتی اضطراب آور، مجبور به صحبت کردن نکنید.
به طور مثال در مقابل دیگران به او نگویید،" زود باش، سلام کن. خجالت نکش!" تمرینهای قبلی، باعث میشود که کودک در اینگونه مواقع دچار خجالت بسیار نشود.
فقط یک یادآوری مختصر و در عین حال بسیار آرام کافی است اما هرگز به او فشار نیاورید.
اگر کودک یک پله از نردبان را با موفقیت گذراند، اگر نزدیک دیگران بودید، خیلی آرام او تشویق کنید اما اگر فقط خودتان و تنها بودید با صدای بلند این کار او را یک موفقیت عالی جلوه دهید.
اما اگر کودک از پس آن کار برنیامد، با او بیشتر تمرین کنید. هرگز او را تنبیه و یا سرزنش نکنید.
اگر به مسئولان مهدکودک و یا مدرسه کودک تان بگویید که برای درمان اضطراب اجتماعی کودکتان از روش نردبانی استفاده میکنید، آنها نیز به شما یاری خواهند رساند و موفقیتتان بیش از پیش خواهد شد.
از قرار گرفتن در موقعیتهایی که شرایط را بدتر میکند، پرهیز کنید.
با ملایمت و سرشار از مهربانی، کودکتان را تشویق به شرکت در موقعیتهای اجتماعی کنید.
مهم نیست که چقدر خسته و دلسرد میشوید، تحت هر شرایطی از انتقاد کردن از کودکتان یا بیان گفتههای منفی جلوگیری کنید. این کار تمام تلاشهایتان را به هدر میدهد.