علل و نظریه های مختلفی برای اثبات این مسئله که چرا کودکان زبان دوم را سریع تر از بزرگسالان می آموزند وجود دارد .
آموزش زبان دوم در سنین پایین راه هاي ویژه اي را در مغز باز و فعال مي كند، كورتكس مغز نیز فعال شده و فراگیري در بالاترین سطح صورت مي گیرد . برخی از پژوهشگران بر این باورند که ذهن کودکان قابلیت های خاصی دارد کهآن را مستعدتر، وفق پذیرتر یا چابک تر می کند . کودکان در سنین پایین هنوز مشغول یادگیری زبان مادریشان هستند و به همین دلیل با صدا ها ، آوا ها و لغات جدید براحتی ارتباط برقرار می کنند و آنها را در ذهنشان حک می کنند.

                                                             

برخی دیگر از دانشمندان بر این باورند که ذهن کودکان با دلیل اینکه درگیری بزرگسالان را ندارد راحت تر می تواند زبان دوم را بیاموزد .کودکان ساده فکر می کنند و اظطراب کمتری به نسبت بزرگسالان دارند و همین امر موجب می شود که یادگیریشان سریع تر باشد . با یک مثال ساده می توانیم این مسئله را توضیح دهیم . تصور کنید از کودک  پنج ساله ای درخواست می کنید که شکل یک دایناسور را نقاشی کند و همین درخواست را از فرد بزرگسالی نیز می کنیم . کودک بدون اینکه ذهن خود را درگیر کند کاغذ و مداد رنگی هایش را بر می دارد و شروع به تصویر کشیدن آن دایناسور خیالی میکند و در انتها با خوشحالی نقاشی اش را به همه نشان می دهد و آن را توصیف می کند هر کسی هم آن نقاشی را ببیند متوجه می شود که تصویر یک دایناسور است بدون اینکه توقع زیادی از کودک داشته باشد ، در همین شرایط فرد بزرکسال این مسئله را از همه نظر می سنجد و اگر نقاش حرفه ای نباشد بعید می دانیم که بیشتر از یک خط روی کاغذ رسم کند ، درگیری ذهنی ، عدم اعتماد به نفس ، انتظار دیگران و مسائل دیگر به او این اجازه را نمی دهد که تصویری ناقص روی کاغذ بیاورد .
همین شرایط در یادگیری زبان دوم نیز صادق است . بطور خلاصه کودکان بدلیل باز بودن ذهن ، خلاقیت بیشتر ، گیرنده های قوی برای یادگیری و اضطراب کمتر، می توانند زبان دوم را سریع تر بیاموزند .