«چند گانگی هوش»،در مقابل IQ:
در گذشته فرد باهوش را کسی می دانستند که عملکردش در تست ها،ضریب هوشی بالایی را نشان داده و نمرات مطلوبی را به نمایش بگذرد
اما روانشنان جدیدتر معتقدند که آزمونهای آی کیو توانایی سنجش تمامی مهارتهای ذهنی و معیارهای شایستگی را نداشته و داشتن آی کیو بالا، لزوما تضمین کنندهی موفقیت فرد در عرصههای مختلف زندگی نیست.
از جمله، رابرت استرنبرگ، استاد توسعه انسانی معتقد است که:
موفقیت به فاکتورهای مختلفی از جمله ثبات عاطفی، انگیزه و عقل سلیم (درک عام) وابسته است و تنها ای کیو کارساز نیست.
بعد از آن بود که نظریه هوش های چندگانه در حوزه مباحث هوش، انقلابی به پا کرد:
انسان ها دارای «هوش چندگانه» ای هستند:
1- هوش بدنی
2- هوش کلامی
3- هوش فضایی
4- هوش بین فردی
5- هوش درون فردی
6- هوش موسیقیایی
7- هوش ریاضی
8- هوش طبیعت گرایی
9- هوش وجودی
وجود هوش های چندگانه به همان اندازه که جالب به نظر می رسد به همان اندازه نیز رسالت و نقش مربی کودک و مراکز آموزشی را در پرورش کودکان دشوارتر و حساس تر می نماید.
امروزه متدهای جدید علمی در پی آن است تا با در نظر گرفتن پرورش همه هوش های چندگانه،به رشد بهتر و موفق تر کودکان امروز و شهروندان فردا همت بگمارد
شیوه جهانی آموزش مفاهیم پایه ریاضی (آی مت) در سطوح آموزشی خود رشد و پرورش هوش های نه گانه را با طراحی فعالیت ها و برنامه آموزشی مناسب مد نظر قرار داده و به شکلی ظریف تلاش می کند تا کودک، ضمن بازی،شنیدن قصه، ایفای نقش و بطور کل انجام فعالیت های کودکانه به شکلی متعادل در ابعاد مختلف، پرورش و پیشرفت ذهنی و هوشی را تجربه کند.
کودکان در کلاس های آی مت:
- می بینند
- انجام می دهند
- تحلیل می کنند
- درک می کنند
- می آفرینند
و نهایتا،
خود فرآیند یادگیری خود را کنترل و ارزیابی می کنند که مجموعه این مهارت ها، می تواند رشد چند بعدی ذهن و تفکر کودک را رقم زند.