با شیوع و همهگیری کرونا، اضطراب عمومی هم به همان میزان افزایش داشته و علاوه بر لزوم رعایت اصول بهداشتی از جمله حفظ فاصله، استفاده از ماسک، شستشوی دست و صورت پس از حضور در اماکن عمومی و محل کار؛ لازم است نحوۀ مقابله با این اضطراب را هم یاد بگیریم.
چند توصیۀ معمول و روتین برای مقابله با اضطراب و استرس ناشی از هر واقعۀ ناخواستهای، از جمله کرونا را میتوان به این شکل تقسیمبندی کرد:
در رأس اقداماتی که خود فرد قادر به انجام آن است؛ دوری از اخبار و آمار روزانه و پیگیری تعداد جانباختگان است. انسان به عنوان موجود اجتماعی همواره نیازمند به خبر و اطلاع از امور و تحولات جاری در اطراف است؛ اما پیگیری اخبار و یا انبار کردن اطلاعاتی که نیازی از ما رفع نمیکند و تنها باعث انباشت اطلاعات استرسزا و افزایش تنش روحی و جسمی میشود در این شرایط صحیح نیست و باید در حد امکان از اخبار دوری کرد.
اقدام دوم برای مقابله با استرس و اضطراب ناشی از کرونا، دقت در تغذیه و بهداشت خواب است. اضطراب ناخودآگاه از یک سو موجب افزایش خوراک خصوصاً میل به سمت غذاهای شور و چرب و یا برعکس از یک سو سبب بیاشتهایی و در نتیجه نرسیدن ویتامین و املاح لازم به بدن میشود. اثر مستقیم دیگر اضطراب روی خواب افراد است. بهداشت خواب و استراحت به میزان کافی یکی از اصول سلامت روان است که روی کاهش یا افزایش اضطراب تأثیر مستقیم دارد. تناسب فيزيكي فرد كه با ورزش روزانه و تغذيه مناسب به معنی پرهیز از پرخوری و یا کم خوری، روی خواب اثرگذار است و تعادل همگی این موارد در کنار هم باعث کاهش تنش جسمی و ذهنی و اضطراب خواهد شد.
ارتباط با دوستان و نزدیکان حتی به شکل تلفنی و یا از طریق تماس تصویری عامل دیگر برای کاهش اضطراب است. از آنجا که بخش عمدهای از استرس ناشی از نگرانی در مورد بیماری و ابتلای عزیزانمان به این ویروس است، از همین جهت میتوان با ارتباط دائم با آنها و گفتوگو و صحبتهای صمیمانه و دوستانه، از این استرس کم کرد. گفتوگو، درددل و صحبت با نزدیکان، نوعی درمان و تراپی نیز محسوب میشود بخش عمدهای از اضطراب ما پس از احوالپرسی با نزدیکان کاهش مییابد. در حال حاضر بسیاری از مردم در سراسر جهان با افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم میکنند؛ اما معمولا تصور میکنند که آنها تنها کسانی هستند که از چنین وضعیتی رنج میبرند. کریستینه رومل کلوگه (Christine Rummel-Kluge)، روانپزشک و مدیر انجمن آلمانی حمایت از بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب میگوید: «در مجموع افراد افسرده وقتی که بتوانند در مورد بیماری خود صحبت کنند، به طور واضحی احساس سبکی میکنند.» در محیط کار بایستی در مطرح کردن افسردگی و اضطراب کمی محتاطتر بود؛ چراکه در مواردی که فرد تنها به طور قراردادی کار میکند یا هنگامی که فضای کاری تنشآمیز است، احتمال دارد که بیمار به راحتی کار خود را از دست بدهد. اما اگر فرد رابطۀ خوب و دوستانهای با رئیس و همکاران خود دارد، اعلام کردن اضطراب و افسردگی میتواند بار بزرگی را از روی دوش او بردارد. درددل با نزدیکان، همکاران، افراد خانواده و در کل کسانیکه درک مناسبی از شرایط روحی ما دارند؛ کمک شایانی به بهبود خواهد کرد.
نکتۀ دیگر در مقابله با اضطراب، توانایی تطبیق با شرایط جدید است. زندگی تمام مردم جهان به قبل و بعد از کرونا تقسیم شده و شرایط زندگی تغییرات بسیاری داشته است به نحوی که روی شخصیترین امور زندگی همۀ ما اثر گذاشته. آمادگی برای تغییر سبک زندگی به خودی خود میتواند استرس را افزایش دهد؛ خصوصاً آنکه این استرس همراه با نگران ابتلا به بیماری سنگینی چون کرونا باشد و همواره هراس از ابتلای خود فرد و نزدیکانش روی ابعاد زندگی سایه بیندازد.
شاید تا چند ماه پیش، دورکاری، سفر نرفتن، دورهمی نداشتن یا حتی دیدن والدین و عزیزان از پنجرۀ دوربین و استفاده از واتسآپ و اسکایپ دور از ذهن و یا غیرقابل تصور بود؛ اما با شیوع کرونا، سبک زندگی دستخوش تغییر و رعایت پروتکلهای بهداشتی جهت نیافتادن در دام این ویروس جزیی از زندگی امروزه شده است. افکار ما بذر چیزی است که میخواهیم بشویم یا میخواهیم انجام دهیم؛ از این رو تمام تغییرات، از هر نوع آن، از فکر شروع میشود و اگر افکار و نحوه اندیشیدن را تغییر دهیم، باورهایمان را تغییر خواهیم داد تغییر باورهای محدودساز، شالوده و سنگ بنای تغییر مثبت است.
وقتی ملاقاتهای حضوری جای خود را به تماسهای اینترنتی داده، کلاسهای درس مدارس و دانشگاهها به صورت غیر حضوری برگزار شده، بسیاری از مشاغل با روش دورکاری و از پشت میزها به پشت رایانهها و تلفنهای هوشمند انجام شده و گذران تعطیلات در جادهها به کنج خانه منتقل شده، این یعنی سبک زندگی افراد به دلیل نگرانی از ابتلا به بیماری تغییر پیدا کرده است. تأثیر کرونا بر روند زندگی اجتناب ناپذیر است؛ اما یادمان نرود این تغییر سبک زندگی و در خانه ماندن، نیازمند ایجاد سرگرمی و نوعی تغییر روش برای گذران اوقات است تا حوصلهها سر نرود و نزاعها بالا نگیرد. بهترین حالت این است که افراد در این خانه نشینی و تغییر سبک زندگی، نکاتی را لحاظ کنند که باعث تنگ تر شدن حلقههای ارتباطات شود. انسان موجودی درونگرا و برونگرا است؛ اما در زندگی کرونایی، تلاش کنیم با تقویت برونگرایی، در جمع بودن را افزایش دهیم.
زندگی همۀ ما انسانها، با مشکلات، مصیبتها و موانع مختلف همراه است. همۀ ما با محدودیتها و موقعیتهایی مواجهیم که آنها را نمیخواهیم. شما نمیخواهید در چنین شرایطی که بیماری و استرس توامان با هم همه را درگیر کرده، گرفتار شوید؛ اما این اتفاق رخ میدهد. در بسیاری از این موقعیتها، میتوانید کارهایی انجام دهید که وضعیت خودتان را بهبود دهید یا لااقل «انعطافپذیری» و تطبیق با شرایط را بیاموزید تا استرس و اضطرابتان کاهش یابد.
فراموش نکنیم که چالش و شرایط ناخواسته و غیرقابل کنترل، همان نقطاتی هستند که ما مهمترین درسهای زندگی را یاد میگیریم و ما را به مسیر بهتری هدایت میکنند. سختی و چالش، به ما یاد میدهند که در چنین شرایطی، چگونه عمل کنیم. اگر متوجه باشیم که چالشها، فرصتی برای یادگیری در اختیارمان قرار میدهند، برای آنها ارزش جداگانهای قائل میشویم.