موسیقی، هنر بیان افکار و احساسات انسان و وصف جلوه‌های طبیعی به وسیله اصوات است. همان‌طور که با پیوستن کلمات، انسان‌ها مفاهیم را به یكدیگر منتقل می‌کنند، از ترکیب اصوات نیز احساسات درونی خود را آشکار می‌سازند. موسیقی چون هر هنر دیگری، بازتاب احساسات افراد و جوامع است.

حواس، وسیله ارتباط آدمی با عالم خارج است. اصوات موسیقی از طریق گوش به مغز می‌رسند و حواس و عواطف را تحریک می‌کنند و با ایجاد انرژی موجب انگیزه و فعالیت می‌شوند. نغمه‌های موسیقی بر حسب ترکیب فواصل و ریتم، دارای ارتعاشات خاصی هستند که با تحریک  ارتعاشات سلول‌های عصبی، احساس و انگیزه‌ای را تقویت و یا منتقل می‌سازند و بدین گونه به ما انرژی در انجام فعالیت‌های روزمره  می‌بخشند.

همه افراد می‌توانند مفاهیم مختلفی را بیاموزند. اما این که شخصی برچسب نابغه را به خود می‌گیرد به خاطر سرعت یادگیری اوست. موسیقی دقیقا روی سرعت یادگیری تاثیر می‌گذارد. اگر بتوان در سنین اولیه کودکی با موسیقی آشنا شد می‌توان در قدرت و سرعت یادگیری تاثیر عمیقی گذاشت. موسیقی قدرت حل مسئله را درکودکان بالا می‌برد، چون كودك در خلال نواختن و تمرین موسیقی، قوه تفکر خود را به کار می‌اندازد و از طریق تمرکز و تفکر به تمرین می‌پردازد.

درنتیجه می‌آموزد تا در هر کاری از قوه عقل و منطق خود استفاده کند. پس كودكان نیز از موسیقی بهره می گیرند.

تاثیرات موثر موسیقی بر كودكان

افزایش ضریب هوشی با آموختن موسیقی.

موسیقی می‌تواند همان‌گونه كه در آوای پرندگان و سرود جویباران است در فضای زندگی كودكان مترنم شده و حسی از آرامش به آنها ببخشد.

آموزش موسیقی در طولانی مدت ۷ امتیاز به میزان IQ یا ضریب هوشی كودكان می افزاید در حالی که آموزش هنرهای نمایشی 3تا4 امتیاز به ضریب هوشی آنها خواهد افزود.

آموزش و فراگیری یک آلت موسیقی می‌تواند در بهبود رفتار، حافظه و دانش عمومی کودکان تاثیر مثبت داشته باشد. فراگیری نواختن یک آلت موسیقی موجب توسعه و بزرگ‌تر شدن قسمت چپ مغز کودکان می شود.  در نتیجه حافظه کودکانی که آموزش موسیقی دیده‌اند به نسبت سایرین ۲۰ درصد افزایش می‌یابد.

کودکانی که به صورت گروهی به تمرین موسیقی می‌پردازند مهارت‌های اجتماعی بالایی را دارا هستند. کودکان در خلال گروه موسیقی یاد می‌گیرند که با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته باشند و مهم‌تر از همه در هماهنگی کامل با یکدیگر باشند چون در غیر این صورت نمی‌توانند کار عالی را ارائه دهند. علاوه بر این کودک به صورت غیرمستقیم می‌آموزد که وقتی قطعه‌ای با مشارکت گروه نواخته می‌شود بسیار زیباتر از قطعه‌ای است که توسط او به صورت مجزا نواخته می‌شود.

 این درس بزرگ او را بیشتر به جامعه و افراد پیرامونش انس و پیوند می‌دهد. برهمین اصل مهارت دوستیابی در کودک شکل گرفته و او را قادر به ایجاد ارتباطات اجتماعی مفید و سازنده می‌سازد. در دوران بلوغ نیز موسیقی می‌تواند نقش بسیار مثبتی در شکل‌گیری شخصیت کودکان داشته باشد و در لحظاتی که آنها احساس تنهایی و یا حالت دلهره دارند موسیقی می‌تواند آرامش بخش و موثر باشد.