تا دلتان بخواهد افسانه و اظهارنظرهای بی پایه و اساس درباره تربیت کودک با تسلط به بیش از یک زبان وجود دارد. بسیاری از والدین با شنیدن این صحبت‌ها از فراهم آوردن شرایط لازم برای آموزش بیش از یک زبان به کودک خود منصرف می‌شوند. آنها شنیده‌اند که با این کار کودک دچار سردرگمی و تأخیر در تکلم می‌شود. در این گزارش به بیان چند مورد از این نظرات غیرمنطقی پرداخته شده و در عین حال نکات کاربردی درباره تربیت کودکی با قابلیت دو یا چند زبانه بودن ارایه شده است.

گیج شدن کودکی که بیش از یک زبان می‌آموزد

این مورد را می‌توان به عنوان رایج‌ترین تصور نادرست درباره تربیت کودکان دوزبانه مطرح کرد. بسیاری از والدین فکر می‌کنند اگر کودکشان زبان دوم را بیاموزد احتمالا دچار نوعی سردرگمی شده و قادر نخواهد بود تفاوتی میان آنها احساس کند. اما این یک اشتباه بزرگ است که موجب می‌شود فرصت طلایی یادگیری دو زبان به طور همزمان توسط کودک از دست برود.

«باربارا پرسن» نویسنده کتاب «تربیت کودک دو زبانه» می‌گوید: دقیقا از زمان به دنیا آمدن، نوزاد توانایی چشمگیری در تشخیص تفاوت میان زبان‌های مختلف را دارد. این توانایی در مواردی که دو زبان مورد نظر تفاوت‌های قابل توجهی با هم دارند بیش از هر زمان دیگری به چشم می‌آید، مثلا زبان‌های عربی و فرانسوی تفاوت‌های ساختاری چشمگیری دارند. کودک تا پیش از شش ماهگی در تشخیص دادن تفاوت دو زبان شبیه به هم (مانند آلمانی و انگلیسی) همچنان مشکل دارد اما از این زمان به بعد تفاوت زبان‌های مشابه را هم به خوبی متوجه می‌شود. تصورات نادرستی که درباره گیج شدن کودک در حین یادگیری همزمان دو زبان مطرح می‌شود ناشی از مطالعات بی‌پایه و اساسی است که در گذشته و با استناد به مشاهدات نادرست صورت گرفته بود.

یادگیری همزمان دو زبان تأخیر در صحبت کردن را به همراه دارد

تصوری در ذهن بسیاری از والدین وجود دارد مبنی بر اینکه کودکانی که همزمان دو زبان را یاد می‌گیرند، برای صحبت کردن به مشکل برخورده و این مهارت را با تأخیر فرا می‌گیرند. اما این یک اشتباه بزرگ دیگر است که والدین و کودکشان را از یک فرصت طلایی (یادگیری همزمان دو زبان) محروم می‌کند. در گذشته که توصیه می‌شد والدین تنها یک زبان را به کودک بیاموزند، گفته می‌شد تأخیر در یادگیری مهارت صحبت کردن (درخصوص کودکانی که همزمان دو زبان یاد می‌گیرند) موقتی بوده و با گذشت زمان اصلاح می‌شود.

در گذشته و بر اساس تصوراتی نادرست به والدین توصیه می‌شد که تنها یک زبان به کودکشان بیاموزند. اما حالا دیگر چنین توصیه‌هایی ارایه نمی‌شود. «الن استابر کستر» رئیس مرکز "دو زبانه‌ها" در تگزاس آمریکا می‌گوید: تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است که نشان می‌دهد دو زبانه بودن موجب تأخیر در یادگیری زبان اصلی و صحبت کردن نمی‌شود. درصورتیکه اختلال تأخیر در مهارت صحبت کردن در کودک تشخیص داده شود، آموزش دو زبان به طور همزمان به او هیچ تأثیری در تشدید اختلال تشخیص داده شده نخواهد داشت.

تربیت کودک دو زبانه سن مشخصی دارد و شاید دیر شده باشد

هیچ گاه برای آموزش زبان دوم به کودک نه زود است و نه دیر. کارشناسان معتقدند که یادگیری زبان دوم برای کودکانی که زیر 10 سال سن دارند ساده‌تر است و جالبتر اینکه این سادگی برای کودکان زیر 5 سال بیشتر است. اما یادگیری این مهارت برای افراد بزرگسال به مراتب دشوارتر است.

 

تحقیقات نشان می‌دهد آغاز آموزش زبان دوم به کودک اگر از زمان به دنیا آمدن کودک تا سه سالگی صورت گیرد بهترین نتیجه را دربرخواهد داشت و این زمانی است که کودک در حال یادگیری زبان اول بوده و فکری باز و قابل انعطاف دارد. بازه زمانی مناسب بعدی برای آموزش زبان دوم به کودک 4 تا 7 سالگی است زیرا کودک در این سن همچنان می‌تواند چند زبان را در گذرگاه‌های موازی مغزش پردازش کند. به بیان دیگر کودک در این سن می‌تواند سیستم زبانی دوم را به موازات زبان اول ترسیم کرده و همزمان یاد بگیرد که دو زبان را همزمان صحبت کند. اگر کودکتان بیش از 7 سال سن دارد و هنوز هم فکر می‌کنید که توانایی یادگیری دو زبان را دارد پس هنوز دیر نشده است! سومین بازه زمانی مناسب برای کسب این توانایی از هشت سالگی تا سن بلوغ است. مطالعات نشان می‌دهد که پس از دوران بلوغ یادگیری زبان دوم در محدوده مجزایی از مغز صورت گرفته و آنچه که در این زمینه آموخته می‌شود در آن ناحیه ذخیره می‌گردد. بنابراین کودک مجبور به ترجمه شده و یا برای یادگیری زبان دوم به زبان مادری خود رجوع کند. کارشناسان با اشاره به «پنجره‌های فرصت» یادگیری زبان دوم و این نکته که هرچه یاگیری زبان دوم سریع‌تر صورت گیرد بهتر است، توصیه می‌کنند که هیچ گاه یادگیری زبان دوم دیر نیست

کودکان دو زبانه، دو زبان را قاطی می‌کنند

در گذشته گفته می‌شد یادگیری همزمان دو زبان عامل بروز اختلالات روانی در کودک می‌شود. اما این یک تصور کاملا اشتباه است. واقعیت امر این است که این یک تصور نادرست محسوب می‌شود که از سوی افراد ناآشنا با مقوله «دوزبانه بودن» بیان می‌شود. آنها مدعی هستند که کودک نمی‌تواند تفاوت دو زبان را درک کند. اما تحقیقات نشان داده که کودک در حین یادگیری دو زبان توانایی درونی چشمگیری در طبقه‌بندی آنها دارد. از آن گذشته یکی از این دو زبان همواره تأثیر بیشتری بر کودک می‌گذارد. کارشناسان به این واقعیت اشاره می‌کنند که ترکیب شدن دو زبان (درصورت روی دادن) اتفاقی موقتی است. اما در نهایت و با گسترش دامنه لغات کودک در هر دو زبان، این مشکل احتمالی نیز رنگ باخته و او می‌تواند یادگیری دو زبان را به طور همزمان ادامه دهد. درهم آمیخته شدن دو زبان در حین یادگیری معمولا ناشی از آن می‌شود که کودک نمی‌تواند لغت خاصی را در یکی از دو زبان یافته و به همین دلیل متوسل به زبان دوم شده و کلمه مشابهی را از آن برداشت می‌کند. یادتان باشد که کودکان آنچه را که می‌بینند و می شنوند مدلسازی می‌کنند. بنابراین منطقی نیست انتظار داشته باشیم کودکی که در محیطی زندگی می‌کند که در آن زبانها با هم ترکیب می‌شوند، دچار این مشکل موقتی نشود.