از دفعه ی بعد، قبل از این که شاتر را بزنید مکث کنید و از خودتان بپرسید :

نقطه ی کانونی این عکس کجاست؟

این سوال را جور دیگری هم می توان مطرح کرد:  نکته ی جالب توجه این عکس چیست؟ چه چیزی در این عکس چشم بیننده را خیره می کند؟ برجستگی این عکس نسبت به بقیه چیست؟ سوژه ی من دقیقا چیست؟

اهمیت نقطه ی کانونی برای این است که وقتی نگاهتان به عکس می افتد، نکته ی جذابی در آن وجود داشته باشد تا چشم را خیره کند.

از خودتان بپرسید چطور می توان جذابیت کار را زیاد کرد.

شش تکنیک برای کشف نقطه ی کانونی درست عبارتند از:

نقاط  کانونی در عکاسی می تواند شامل یک فرد، یک بنا، یک کوهستان، یک گل و یا هر چیز دیگری باشد. واضح است که هرچه نقطه ی کانونی بهتر باشد، عکس جالب تر خواهد بود اما راههای دیگری هم برای افزایش تاثیر نقطه ی کانونی در عکس وجود دارند که شامل:

  • موقعیت : در یک موقعیت خوب قرار بگیرید. ممکن است بخواهید از ایده های قوانین سه گانه استفاده کنید.
  • فوکوس : کار با عمق میدان را یاد بگیرید تا بتوانید پیش یا پس زمینه ی سوژه را تار کنید.
  • تار کردن : اگر سوژه ی شما ثابت و اطراف آن متحرک است، می توانید از کاهش سرعت شاتر برای تار کردن استفاده کنید.
  • اندازه : افزایش سایز نقطه ی کانونی بسیار مهم است و قطعا به شما کمک خواهد کرد.
  • رنگ : انتخاب رنگ های متضاد در برجستگی سوژه نسبت به اطرافش تاثیر زیادی دارد.
  • شکل : انتخاب اشکال و یا طرح های متضاد می تواند به جلب توجه سوژه کمک کند. به خصوص طرح هایی که در اطراف سوژه وجود دارند.

به خاطر داشته باشید که ترکیبی از نکات بالا می تواند اثر بخش باشد.

در آخر، عکس را با نقاط کانونی شلوغ نکنید تا نقطه ی اصلی قابل تشخیص باشد چون تعدد نقاط کانونی باعث سردرگمی بیننده می شود.