هر خودرو از یک سری سازش ها، سبک و سنگین کردن ها و تصمیماتی هویت می گیرد که برای رسیدن به یک هدف و به قیمت تحت تاثیر قرار گرفتن اهداف دیگر، اتخاذ می شوند. نسخه های عملکردمحور ب.ام.و سری 6 گرن کوپه، نمونه ای از همین سازش هستند؛ اینکه توان عملکردی باید فدای استایل شود یا نه. واقعا تصمیم بر سر اینکه کدام یک بهتر است، سخت است.
دو گرن کوپر بر سر بهترین بودن، در جنگ هستند یعنی M6 و آلپینا B6 که هر دو از مراکز فروش رسمی ب ام و ب و با گارانتی شرکتی کامل این برند قابل خریداری هستند. M6 و 6B گرن کوپه از پیشرانه های متفاوتی نیرو می گیرند اما به شکلی عجیب، هر دو این پیشرانه ها، V8های تویین توربویی هستند که 600 اسب «وحشی» بخار قدرت تولید می کنند. حتی قیمت پایه آنها نیز نزدیک به یکدیگر است و تنها 3.400 دلار فاصله قیمتی با یکدیگر دارند، اما با وجود این به ظاهر نزدیکی ها، گرن کوپه های 600 اسبی ب ام و حاصل سازش های متفاوتی هستند. همه می دانند یک ساخته M با چه هدفی خلق می شود.
انتظار دارید M6 Gran Coupe هر پیستی را بر هم بریزد، حکمران هر جاده کوهستانی پیچ در پیچی باشد و هر چیز دیگری در اتوبان را محو کند، اما چرایی خلق یک آلپینا 6B چیست؟ اول اینکه مثل M6، چیزی فراتر از یک خودرو تیون شده است.
بهتر بگوییم، آلپینا سازمانی نیست که یک شبه به وجود آمده باشد و در حالی، سال 2015 پنجاه سالگی خود را جشن گرفته که M تا 2022 قادر به این کار نخواهدبود. ایرادی هم ندارد اگر اولین بار است اسم آلپینا را می شنوید؛ هر چه که باشد، این شرکت بر خاص بودن ساخته هایش می بالد و این خاص بودن، نقطه مقابل استراتژی تولید چند ده هزار خودرو در هر سال است. اما از اینجای کار به بعد کمی بیشتر دقت کنید چون آلپینا 6B، سرتر از M6 است و اگر این رزم تن به تن نبود، به این نتیجه نمی رسیدیم.
پرونده ای برای M
دهه ها سابقه خودرویی، به یک ذهنیت مشخص از هر ساخته ای با نشان M نقش داده است. M در اصل برگرفته از Motorsport است پس در خودرویی که این نشان را بر خود دارد، بخشی از آن راحتی همنشین با نام ساخته های ب ام و، فدای رسیدن به توان عملکردی بالاتر شده است. یک ب ام و مزین به نشان M، دارای نیروگاهی با دور موتور بالا، پیکربندی دیفرانسیل عقب و هندلینگ آنی است.
گیربکس در چنین خودرویی، در صورت امکان باید دستی باشد اما اگر هم نبود، حداقل خبری از مبدل گشتاور هم در آن نیست. یک M ب ام و برای فرمان پذیری بهتر، سبک وزن تر مهندسی می شود و اگرچه محبوب ثروتمندان و مرفهین بالاشهر است اما خانه اصلی اش، جاده های پیچ در پیچ و دورافتاده کوهستانی است.
M6 گرن کوپه، تقریبا وفاداری کامل را به این دستورالعمل دارد. این سری 6 دارای گیربکس 7 سرعته اتومات دوکلاچ، پیکربندی دیفرانسیل عقب و یک V8 دور بالا با طرح هوشمندانه مانیفولد خروجی متقاطع است که برای روی درو نگه داشتن توربوشارژرهای تویین اسکرول، از ترتیب احتراق یک V8 دارای میل لنگ تخت تقلید می کند.
این ترفند به نوعی رونوشت امروزی عصر توربو برای یکی از قدیمی ترین امضاهای فنی M یعنی شیر پروانه ای مستقل دریچه گاز برای هر سیلندر است. ساب فریم عقب این M6، برای تیزترکردن پاسخگویی محور عقب، بسیار سفت به اتاق متصل شده است. در ضمن، مدل انتخاب شده برای این مقایسه، دارای پکیج Competition است که تنظیمات در حالت عادی، سفت فنربندی و میله های ضدغلتش را، سفت تر نیز می کند.
بوشینگ های محکم تر فنربندی و میله فرمانی با نسبت های سریع تر در مقایسه با M6های عادی در کنار چرخ های 20 اینچی پوشش یافته با تایرهای عملکردمحور پیرلی پی زیرو و ترمزهای کربن سرامیک آپشنال را هم به این خصوصیات اضافه کنید.
درواقع، M6 مجهز به پکیج Competition این رقابت، یک M با خوی تهاجمی تر و وزن کمتر است. به لطف تمهیداتی که برای کاهش وزن این مدل اندیشیده شده (مثل سقف فیبرکربنی) وزن تمام شده به 1.995 کیلوگرم رسیده است که البته اگر به خاطر 600 اسب وحشتی جا شده زیر کاپوت بادخورده نبود، کماکان وزن بسیار زیادی به حساب می آمد.
همانطور که این اعداد نوید می دهند، M6 گرن کوپه در صورت همراهی تایرهای عقب، خودرویی بسیار سریع خواهندبود. البته اگر تایرهای عقب همراهی کنند. هنگامی که موتور V8 4.4 لیتری محرک M6 برای اولین بار روی خط تولید رفت، قدرتمندترین موتور تاریخ M لقب گرفت اما با این حال نیز ب ام و مدعی بود نسل جدید ساخته های مجهز به توربوشارژر M، پیرو سنت BMW M در مهندسی شاسی هایی سریع تر از موتور خواهندبود.
با این حجم قدرت بالایی که به چرخ های عقب تحمیل می شود، بدون درگیر شدن سیستم کنترل هرزگردی، به ندرت می شود لانچ درست و بدون اشکال از M6 گرفت. بعد از کلی نفرین، درماندگی و دود تایرخوردن، توانستیم شتاب صفر تا 96 میخکوب کننده، 4.0 ثانیه را با آن تجربه کنیم و کمی بعدتر، این M6 نعره کشان با بیشینه سرعت 194.5 کیلومتر در ساعت از مرز 400 متر گذشت.
لازم به ذکر است این M6 صرفا مختص تخته کردن مسیرهای مستقیم خلق نشده و با تحمل پذیری 0.97g شتاب جانبی در تست سرعت حول دایره و ثبت زمان 24.3 ثانیه در تست سرعت در مسیر ∞- شکل، عملکردی نزدیک به یک خودرو اسپرت از خود به نمایش گذاشت.
پرونده ای برای آلپینا
حدس بزنید کدام خودرو به اعداد و ارقام مشابه دست می یابد؟ بله، دیگر گرن کوپه 600 اسب بخاری ب ام و به خاطر تایرهای به نسبت ضعیف تر میشلین پایلوت سوپراسپرت، تحمل پذیری شتاب جانبی کمی کمتر از M6 است (0.96g) و برای یک دور تست سرعت در مسیر ∞- شکل، 0.2 ثانیه زمان بیشتر نیاز است. اما شتاب گیری تا تندی 96 کیلومتر در ساعت، با 6B، تنها 3.3 ثانیه زمان می برد و این فرآیند، نه با هرزگردی و دود شدن تایرهای عقب همراه است و نه نیازمند مهارتی جز تخته کردن پدال گاز است.
شتاب 400 متر 6B نیز خیره کننده است (11.8 ثانیه با حداکثر سرعت 187.6 کیلومتر در ساعت) اما در انتهای این مسافت، تنها 0.4 ثانیه جلوتر از M6 است و از آنجایی که بیشینه سرعت ساخته M در انتهای مسیر، تقریبا 7 کیلومتر در ساعت بیشتر از این آلپیناست، در صورت ادامه یافتن درگ در پهنه مستقیم بزرگراه، M6 بی شک از 6B پیشی خواهد گرفت.
عوامل بسیاری در این امر دخیل هستند. اول اینکه V8 آلپینا سرعت پاسخگویی پیشرانه M6 را ندارد چرا که منیفولدهای خروجی آن از نوع مرسوم است و هر یک از توربوشارژرهای متصل به آن، گازهای خروجی را تنها از یک مسیر حلزونی دریافت می کنند. دوم اینکه 6B تقریبا 160 کیلوگرم سنگین تر از M6 است که بخشی از این وزن بیشتر به خاطر بهره مندی از سیستم چهارچرخ محرک است. در ضمن، نه تنها بخشی از قدرت در مسیر سامانه محرک چهارچرخ هدر می رود، بلکه گیربکس اتوماتیک دارای مبدل گشتاور 6B نیز به مراتب کندتر از گیربکس دوکلاچ M6 دنده عوض می کند. با تمام اینها اما 6B برای دنیای واقعی، مناسب تر است.
اگر M6 تا این حد مغرور به قدرت خود نبود، این اتفاق نمی افتاد، اما هست و اینکه پیشینه برند M دیکته می کند که M6 هم باید دیفرانسیل عقب باشد و هم قدرتمندتر از هر سری 6 گرن کوپه دیگر، تبدیل به پاشنه آشیل این M می شود.
در طرف مقابل، هیچ یک از محدودیت های این پیشینه، متوجه آلپینا 6B نیست.
در کنار بهره مندی از پیکربندی چهارچرخ محرک که برای دنیای واقعیت، یک امتیاز مثبت به حساب می آید، ساخته آلپینا از ترکیب دیگر سازش هایی سود می برد که آن را به خودرویی بهتر برای شهر و جاده تبدیل کرده اند.
گیربکس 8 سرعته اتومات دارای مبدل گشتاور 6B که ساخت ZF است، برای کاربری های روزمره به مراتب نرم تر از مجموعه دوکلاچ زمخت M6 است. مثل سیستم فرمان دارای همیار هیدرلیک این آپلینا که به مراتب نرم تر و دقیق تر از فرمان بسیار سفت M6 است.
ساب فریم عقب آلپینا با بوشینگ هایی از شاسی جدا شده و به همین دلیل، صدا و تکان های کمتری از مسیر به کابین انتقال می دهد. اگرچه 6B نیز سوار بر چرخ های به قطر یکسان با M6 است اما کیفیت سواری به مراتب بالاتری داشته، ناهمواری هایی را بدون زحمت دفع می کند که M6 را کاملا به تکان و لرزش می اندازند. فرمان هم با وجود نسبت به مراتب کندتر (18.7 به 1 در برابر 12.7 به 1)، بازخورد و حس بهتری دارد.
جمع بندی نهایی
سبک و سنگین کردن به این شکل است که فکر کنید اکثر مواقع، قسمت جلو آلپینا کمی از کنترل خارج خواهدشد در حالی که در M6، به مراتب پایدارتر و دقیق تر است. این پیش فرض تقریبا مردود است چرا که سوار بر M6 و در نزدیکی های حد مجاز، کافی است کاملا تصادفی و تنها به میزان 4 میلی متر بیشتر از اندازه پدال گاز را بفشارید تا خودرو به پهلو سُر بخورد. این سُرخوردن های ناخواسته به پهلو، اتفاقی معمول در سواری گرفتن های تهاجمی از M6 است و بسیار سریع اتفاق می افتد.
این خصوصیت، حتی حرفه ای ترها را نیز به دام می اندازد اما با فائق آمدن بر آن، ثبت زمانی بهتر از 6B (2.2 ثانیه سریع تر) برای یک دور از پیست سرعت بین المللی ویلواسپرینگز ممکن شد. البته با این وجود نیز انتخاب ما برای پیست، خودرو کندتر یعنی 6B است چرا که دورهای تند و تیز M6 در پیست، به قیمت اتخاذ یک سبک رانندگی قابل پیش بینی و کنترل شده به دست می آیند. رفتار مترقی و پیشرفت تدریجی 6B، حتی در پیست، مطلوب تر است.
M6 در یک بخش، پیروز بی چون و چراست و آن هم سیستم استاپ استارتی است که به لطف گیربکس دوکلاچ اتومات، به مراتب نرم تر از آلپیناست و تداخل کمتری در فرآیند رانندگی ایجاد می کند. اما این، تنها نقطه قوت ساخته M است. در کل، تاکید محض M6 بر خصوصیات موتور اسپرت، با خودرویی اینچنین حجیم و سنگین، تناسب ندارد؛ حداقل نه به شکلی که آلپینا با آن سازش های خود را مهندسی کرده است.
ساخته آلپینا برای دنیای واقعیت کوک شده است. خودرویی همچون سری 6 گرن کوپه هرگز قرار نیست در مسابقه شرکت کند، پس زمان هایی که در پیست ثبت می کند، مهم نیستند. مهم، تجربه است. آلپینا 6B ثابت کرد که برای رانندگی عادی، سواری گرفتن های تهاجمی در جاده های پرپیچ و خم و حتی قدرت نمایی در پست، سری 6 گرن کوپه بهتری است.