پرخوری عاطفی یا عصبی چیست؟
آیا تا به حال در این موقعیت بودید که ضمن احساس اضطراب، نگرانی و ترس احساس درد و ضعف در معده کنید و این حس ناخوشایند دائماً در شما بازتولید و تکرار شود و بخواهید به هر شکل ممکن جلوی این حس را بگیرید؟ اکثر ما چنین تجربهای رو داشتیم و برای خلاصی از این حس، دست به راهکارهای مختلفی زدیم تا حداقل بتوانیم از شدت و سرعت این اضطراب و افسردگی کم کنیم.
گرلین و آدرنالین؛ دوست ما هستند یا دشمنمان؟!
احساس گرسنگی و یا نیاز به غذا، یکی از نیازهای حیاتی انسان است که پاسخ به آن سبب ادامۀ حیات بشر شده و ارسال سیگنالهایی از هورمون گرلین یا همان هورمون گرسنگی به مغز، باعث ایجاد این حس در ما میشود. هرمون گرلین بخش وسیعی از اندامهای ما از جمله هیپوفیز، تیموس، تیروئید، روده، معده، غدد جنسی و حتی قلب ما را تحت تاثیر قرار میدهد و همین امر نشان دهندۀ اهمیت حیاتی آن است.گرلین در دستگاه گوارش و طاق معده و پانکراس تولید میشود و یکی از دلایل افزایش اشتها هم هست. از نکات مهم و جالبی که دانشمندان امریکایی از جمله دکتر جفری زیگمان و دانشمندان بریتانیایی از جمله دکتر استفان بلوم بدان دست یافتند این است که همین هورمون گرلین روی کاهش افسردگی تاثیر مستقیم میگذارد و برای همین هنگام ناراحتی و اضطراب، بدن خودبهخود تلاش میکند از شدت این دو حس کم کند و بنابراین گرلین تولید شده و فرد حس گرسنگی میکند. در واقع هرمون گرلین گاهی برای کاهش افسردگی ایجاد شده؛ اما به شکل ناخواسته به چرخۀ گرسنگی و در نتیجه ایجاد پرخوری عاطفی کمک میکند.
هنگام ایجاد حس عصبانیت و خشم هم سطح هورمون آدرنالین و کورتیزول بالا رفته و در نتیجه قند خون هم بالا میرود و سبب تشدید حس گرسنگی در بدن میشود. یعنی بدن هنگام عصبانیت به غذا نیاز ندارد؛ اما بالارفتن رفتن قند خون موجب حس گرسنگی و ایجاد چرخۀ گرسنگی عاطفی و پرخوری عاطفی میگردد.پس با توجه به نکات گفته شده پرخوری عاطفی، افسردگی، اضطراب و تنش عصبی ارتباط مستقیمی با هم دارند و برای درمان و کنترل هر یک از موارد گفته شده، کم مستقیم رواندرمانگر مفید و موثر خواهد بود.
غذا و کالری اضافه جایزۀ ماست
گاهی ما برای جایزه دادن به خود و ایجاد حس بهتر اقدام به غذا خوردن میکنیم. یعنی بدن ما برای تأمین انرژی به غذا نیاز ندارد، اما به کمک هورمون گرلین، برای ایجاد حس خوب غذا میخوریم. مثلا روز کاری سختی داشتیم و یا با یکی از اعضای خانواده وارد بگومگو شدیم و برای خلاصی از فشار عصبی این موارد، به خودمان یک غذای پرکالری، فست فود و یا بستنی جایزه میدهیم! اگر تعداد این تنشهای عصبی در زندگی روزمرۀ ما بیشتر شود، تعداد جوایزی هم که به خودمان میدهیم بیشترخواهد شد و بعد از مدتی دچاراضافه وزن ناشی از این هدیههای پرکالری میشویم. اگر این چرخه ادامه یابد، اضطراب دیگری به ما اضافه میشود که همان احساس گناه ناشی از چاقی در ماست.
رواندرمانگر یا دکتر تغذیه؟
اغلب افراد راهکار صحیح مقابله با پرخوری عاطفی و عصبی و همچنین درمان چاقی مفرط را نمیدانند و توصیۀ غیرعلمی و عام «کم بخور تا لاغر شی» را برای هم تجویز میکنند. این توصیهها از سوی افرادی صورت میگیرد که کمترین آشنایی را با زیست انسانی، فیزیولوژی بدن و همچنین روند پیچیدۀ فکر، روان و تصمیمگیری افراد دارند و درک نمیکنند که برای هر عکسالعمل انسانی پروسهای پیچیده در ذهن انسان شکل میگیرد. اینکه فرد عصبانی، افسرده و مضطرب غذا میخورد تا آرامش ذهنی پیدا کند، حاصل مجموعۀ پیچیدهای از هورمونها، ژنتیک، فیزیولوژی و موقعیت اوست که درمان و بهبود هریک از این موارد نیازمند اجرای پروسهای علمی است.
دیدیم که پرخوری عاطفی و چاقی روند بسیار پیچیدهای دارد و راهحلهای تک نسخهای و توصیۀ مشفقانه به کم خوردن و لاغر ماندن برای فرد مفید نخواهد بود. نکتۀ اساسی و مهم در جلوگیری از پرخوری عاطفی، کشف علل اضطراب، افسردگی و خشم منجر به خوردن و گرفتاری در چرخۀ خوردن برای خلاصی از افسردگی←چاقی←افسردگی ناشی از چاقی←احساسگناه است. درواقع مراجعه به کلینیک رواندرمانی و روانپزشکی برای فرد، به مراجعه به کلینیک لاغری ارجحیت دارد تا درمان این مشکل به شکل ریشهای انجام شود.
راهحل چیست؟
گرسنگی عاطفی را نمیتوان با غذا خوردن جبران کرد و یا از بین برد. ممکن است خوردن غذا به صورت لحظهای احساس خوبی به ما دهد؛ اما احساسات متعددی از جمله خشم، اضطراب و افسردگی که باعث خوردن غذا شده هنوز در ما وجود دارد و اغلب به دلیل کالریهای غیرضروری که مصرف کردیم، احساس بدتر از قبل داریم و حس ناخوشایند و ناسالم گناه هم به ما اضافه میشود.
تنها با حل مشکلات ذهنی و روانی، یادگیری روش سالمتر در تغذیه و ورزش و فعالیت بدنی مناسب میتوان با پرخوری عاطفی مقابله کرد. اگر به تنهایی دورههای رژیم سخت و کم خوری را آغاز کنیم، باز هم هنگام افسردگی و یا اضطراب به غذا خوردن رو میآوریم و حس شکست در پروژۀ رژیم هم به احساسات منفی دیگر ما اضافه میشوند. کمک رواندرمانگر و روانپزشک میتواند به ایجاد تغییر مثبت در روند حل مسئله و مواجهه با موقعیتی چون اضطراب و افسردگی کمک کند راه را برای لاغری پایدار و یا جلوگیری از پرخوری عاطفی ما باز کند.